اگر از علاقهمندان دنیای ساخت دیجیتال باشید و یا عرصهی تکنولوژی معماری را دقیقتر دنبال کنید، حتماً استودیو «دِ وِری مِنی» یا مدیر آن یعنی «مارک فورنِس» را میشناسید. سازههای متفاوت و عجیبی که این استودیو در ۱۰ سال اخیر ساخته است، آنها را در دنیای معماری و هنر بر سر زبانها انداخته و کمتر رسانهی معماری است که تصاویر پاویونهای فورنِس را منتشر نکرده باشد. خود ما هم در فبلب مدتها پیش یکی از کارهای او را منتشر کردیم و قرار بود که در آینده، یک معرفی کلی و جامع از این استودیو داشته باشیم. حالا وقتش رسیده، و ما در ادامه از ماهیت این استودیو، اصول کاری و سوابقش بیشتر با شما خواهیم گفت.
معرفی استودیو
تخصص اصلی فورنِس، طراحی بر اساس محاسبات رایانهای یا همان «Computational Design» است و تلاشهای زیادی را در توسعهی کدنویسی در فرآیند طراحی داشته است. استودیو «The Very Many» در این سالها سعی کرده که در ساخت سازههای پارامتریک پیشروی کند و تکنیکهای پیچیدهی طراحی و ساخت را در معماری پیادهسازی کند. آنها سعی میکنند که در هر پروژه، دیزاین پروژهی قبلی را توسعه داده، و با تکمیل کدها و پروتوکلهای طراحی رایانهای، راههای جدیدی را برای خلق صفحات سازندهی این سازههای پیچیده پیدا کنند.
پژوهش در زمینهی طراحی در این شرکت، عمیقاً ریشه در توسعهی پروتوکلها و قواعد رایانهای، و همچنین ابزار ساخت دیجیتال دارد. برای مثال، در این سالها آنها بر روی نوارهای سازهای کار کردهاند. ابداع و توسعهی آنها، امکان ساخت قطعاتی خاص و ویژه از صفحاتی خود ایستا، منحنی و با فرم پیچیده را داده است.
این استودیو با رویکرد خاص خود نسبت به طراحی، مهندسی و ساخت، تاکنون تعداد زیادی از این سازهها را در اروپا، آمریکا و کانادا طراحی کرده و ساخته است. این سازهها در مقیاسی میان سازههای هنری و سازههای معماریاند، و توانستهاند که عناصر صفحهای، سازهای و تجربهی فضایی را در یک سیستم یکپارچه ارائه دهند. این ساختهها به دلیل انحنای غیر قابل پیشبینی، رنگهای اغلب روشن و شفاف و همچنین ترکیبی از نور و درکی که از عمق و فضا ایجاد میکنند، در نظر بیندهها اغلب شبیه به یک موجود زندهی آشنا اما نامشخص به نظر میرسند.
معماری نمونهوار
اسمی که خود استودیو به کارهایش داده، «Prototypical Architectures» است. شاید بتوان این اصطلاح را به عنوان «معماری نمونهوار» معنا کرد. در این سبک از معماری بسیاری از دغدغههای معمول یک پروژهی معماری، مثل مسائل سازهای، پوشش دادن و فضاهای خالی و پر وجود دارد. در عین حال، به دلیل وجوه پژوهشی-آزمایشی و همچنین وجوه هنری و زیباییشناسانه، در ساختههای این استودیو دغدغههای هنری و نمایشی نیز به شکل پررنگی وجود دارد.
از دید پژوهشی، کارهای این استودیو بر ابداعات مبتنی بر هندسهی شبکهای (Mesh Geometry) بنا شده، که بهوسیلهی صفحات نواری و ترکیب فیزیکی آنها، احجامی منحنی و خودایستا را بدون نیاز به قالببندی یا داربست خلق میکند. اگرچه غالب این سازهها در ابعاد یک اینستالیشن هستند و در فضای هنر هم تامین مالی میشوند، اما انگیزهی زیادی برای تبدیل آنها به عناصری دائمی و رشدیابنده وجود دارد، که قابلیت تحمل بار زنده را داشته و دارای عملکرد چندگانه باشد. هدف این مجموعه این نیست که «معماری نمونهوار» بهطور خاص به مخاطبان حرفهای ارائه شود، بلکه هدف این است که آنها را به ابنیهی معماری تبدیل کنند.
شکلگیری طرحها از یک واحد سازهای آغاز شده، به سیستمی متشکل از این واحدها رسیده و در انتها کلیت پروژه را تشکیل میدهند. در انتهای کار، تمامیت سازه در مقیاس یک به یک ساخته شده و به نوعی مورد آزمون قرار میگیرد. یکی از مهمترین معیارها برای موفقیت سازهای که طراحی شده، احساس رضایت از حضور در آن است، چیزی که امکان توسعههای بعدی این سازهها را هم در محل اجرا فراهم میسازد.
اصول کاری «THEVERYMANY»
این مجموعه به عنوان یک استودیوی پیشرو و مولف در موضوع طراحی و ساخت رایانشی، برای خود دارای اصول و روشهایی است. دِ وِری مِنی برای خود ۱۱ پارامتر را برشمرده که مشخصکنندهی سبک آنهاست. در این ۱۱ سرفصل به مواردی مانند موارد زیر اشاره شده است:
- پروتوکلها و مراحل کاری دقیق، شفاف و اختصاصی
- استفاده از سازههای خود ایستا مانند سازههای ساختهشده با ورق بسیار نازک، برای کاستن از پیچیدگی، ریسک و هزینههای ساخت
- استفادهی همزمان از منحنیهای با شعاع زیاد و شعاع کم، و بهرهگیری از رفتار سازههای زین اسبی برای افزایش مقاومت سازه
- استفاده از پروتوکلهای خاص برای تقسیم سازه به صفحات مجزای تشکیلدهنده و فرآیند مدیریت ساخت و مونتاژ این قطعات یکتا
- اجتناب از طراحی ورقههای بسیار بلند یا بسیار کوتاه، به دلیل محدودیتهای برش، حملونقل و مونتاژ قطعات
- استفاده از ظرفیت رنگپردازی بسیار متنوع، به واسطهی آمادهسازی مجزای هر قطعه از سازه پیش از عملیات نصب